به گزارش خبرنگار رودآور؛ 34 سال پیش در چنین روزهایی طراحی عملیات کربلای 4 به پایان رسیده بود، عملیاتی که شجاعت، شهادت و مظلومیت رزمندگان این مرز و بوم در آن هیچ گاه فراموش نمی شود.آن عملیات توسط برخی عوامل نفوذی و با همکاری رادارهای امریکایی به جبران قضیه مک فارلین لو رفت و عاشورا تکرار شد.

با این وجود تجربه عملیات کربلای 4 در کوتاه ترین زمان ممکن موفقیت و پیروزی در عملیات کربلای 5 را به وجود آورد و آن شگفتی های بسیار که سرنوشت جنگ را رقم زد، تا جایی که در کمتر از یک سال بر جهانیان ثابت شد که کشور متجاوز در آن جنگ، عراق بود و دفاع جانانه جوانان ما سبب شد یک وجب از خاک میهن عزیزمان به دست دشمن نیافتاد.

به منظور بازخوانی عملیات کربلای 4 به سراغ «رحمت الله الوندی» از فرماندهان غواص در دوران دفاع مقدس می رویم.

الوندی سال 64 سوم دبیرستان بود و طاقت دوری از همکلاس های رزمنده اش برایش ناممکن می شود، به جبهه می رود و در کوتاهترین زمان ممکن آموزش های نظامی را آموخته و به عنوان یکی از نیروهای اصلی در خط مقدم، لباس رزم بر تن می پوشد و از آن جا که شناگر ماهری هم بود، کم کم از فرماندهان غواص می شود.

*مدافعان سلامت همسو با مدافعان وطن جانشفانی می کنند

این رزمنده دوران دفاع مقدس در ابتدای سخنانش از پرستاران و کادر درمانی که این روزها جانانه به عنوان مدافعان سلامت همچون مدافعان وطن غیورانه ایستادگی می کنند تا سلامت را به جامعه باز گرداند قدردانی کرد، مدافعان سلامتی که بی شک راه شهدا را در دفاع از مردم ایران زمین دنبال می کنند و رزم سلامت آنان بر کسی پوشیده نیست.

*عملیات های سال 65 سرنوشت جنگ را رقم زد

رودآور: از عملیات کربلای 4 و چگونگی آغاز آن برایمان بگویید:

الوندی: عملیات کربلای 4 پس از عملیات والفجر سال 65 طرح ریزی شد و فرماندهان بزرگ اذعان داشتند که آن سال سرنوشت جنگ رقم می خورد و همین گونه هم شد.

برنامه طراحی آن عملیات چندین چندین ماه زمان برد و ما هم کم کم باید خود را برای اجرای آن آماده می کردیم.گردان های غواصی آموزش های لازم را می دیدند، آموزش های غواصی برای زدن به اروند خروشان در آن روزهای سرد سال کار سخت و دشواری بود.سرمایی که رزمندگان ما باید تحمل می کردند تا بسیار طاقت فرسا بود.

*استقامت غواصان در سرمای اروند خروشان باورنکردنی بود

برخی از رزمندگان آموزش غواصی را برای عملیات والفجر دیده بودند، اما تعدادشان برای عملیات کافی بود، بنابراین غواصان ساعت ها از سر شب تا اذان صبح درون آب سر سد گتون باید آموزش آبی ـ خاکی را می آموختند، آن هم با تن های نحفیف که چه روزها و شب هایی را با کمترین امکانات دفاعی و غذایی سپری می کردند.

(این غواص دوران دوفاع مقدس هنوز حرفش را در این باره آغاز نکرده، اشک در چشمانش جاری می شود، صلابت دارد اما صدایش می لرزد، اشک هایش را نمی تواند پنهان کند.ادامه گفت و گوی ما با بغض ها و اشک های بسیار همراه شد.)

*روزی رزمندگان با نان و پنیر به خط می زدند، امروز آقازاده ها به دنبال سفره میلیاردی اند!

رزمندگان شام کاملی نداشتند که بخورند، آنان با نان و پنیر و غذاهای معمولی خود را برای عملیات های بزرگ آماده می کردند، اما امروز برخی آقازاده ها که شرم دارم راجع به آنان سخنی بگویم وقیحانه از سفره مردم می خورند و میلیاردها به جیب می زنند، آیا نباید بر این رفتارها و تغییر رفتارها خون گریست؟

*شهدا از خونشان گذشتند تا حریم ولایت شکسته نشود

چه شده ما را که روزی جوانانمان با کمترین تجهیزات اما با شجاعت از خاکشان دفاع کردند تا حریم ولایت شکسته نشود، تا یک ملت مقتدر باشد اما امروز برخی مسئولان و آقازاده ها چرایی امنیت و آرامش خود را فراموش کرده اند و پا روی خون شهدا و ایثارگری های رزمندگان دفاع مقدس گذاشته اند!

*  گردان 153 قاسم ابن الحسن(ع) پیش رو در عملیات کربلای 4

رودآور: عملیات کربلای 4 از کدام منطقه جنگی آغاز شد؟

الوندی: پس از فراگیری آموزش های لازم از دزفول به سمت خرمشهر حرکت کردیم و در منطقه اروند مسقر شدیم، چند روزی در آنجا ماندیم تا آنکه در روز سوم دی ماه حوالی ساعت 22:45 دقیقه عملیات کربلای 4 با رمز محمد رسول الله (ص) آغاز شد.

قبل از آغاز عملیات تحرکات دشمن غیرمعمولی بود، توپ و خمپاره هایی که مدام بر روی منطقه می زدند، هواپیمایی که می آمدند و پرواز می کردند و آتش باران بی امان دشمن، همه و همه نشانه های خوبی نبود، با این وجود چند گردان و از جمله گردان 153 قاسم ابن الحسن(ع) از لشکر 32 انصار همدان از عمیق ترین نقطه اروند کار خود را آغاز کرد.

من جز گروهان غواصی آن گردان بودم و ما ماندیم و دشمنی که مدام بمب منور می زد و غواصانی که بر روی آب اروند دیده می شدند، آنجا بود که متوجه شدیم عملیات لو رفته است، با این وجود در کمتر از 24 ساعت با تدبیر و تصمیم فرماندهان ادامه عملیات متوقف شد و عمده 250 گردان آموزش دیده  به عقب بازگردانده شدند تا تعداد شهدای کمتری بدهیم. برخی گردان ها از جمله گردان ما دیگر در عمق عملیات رفته بود و به این دلیل شهدای بسیاری تقدیم انقلاب شد.بازگرداندن نیروها تدبیر درستی بود تا رزمندگان در تیررس دشمن بعثی نباشند.

 قرار بود در آن عملیات، دست عراق از خلیج فارس از آبراه قطع شود که نشد، قرار بود بصره به خطر افتد که نشد.

* نفوذی ها، روزی گرای عملیات کربلای 4 را دادند و امروز محل شهید سیلمانی و فخری زاده ها را

رودآور: چه کسانی نقشه عملیت کربلای 4 را برای دشمن فاش کردند و آن همه قرارها محقق نشد؟

الوندی: یکی از دلایل لو رفتن عملیات، وجود نفوذی ها بود، مسئله ای که متأسفانه و صد تأسف این روزها هم با آن درگیر هستیم، افرادی همچون همان هایی که آن روز سبب لو رفتن عملیات کربلای 4 شدند، امروز به عنوان عوامل نفوذی در جبهه کفر رو در روی ملت هم ایستاده اند، همین هایی  که رفت و آمدهای شهید فخری زاده و شهید سلیمانی ها را کنترل کردند و با گرا دادن به دشمن و لو دادن موقعیت مکانی این شهدا جانشان را به خطر انداختند و زمینه ساز شهادتشان شدند.

بی تردید یکی از علل لو رفتن عملیات کربلای 4 همین نفوذی ها بودند، چرا باید در حین عملیات کربلای 5 که تنها دو هفته پس از این عملیات انجام شد، رزمندگان ما در سنگرهای دشمن، نقشه یا همان کالک عملیاتی کربلای 4 را بیایند؟ آیا غیر از این است که برخی عوامل داخلی خود فروخته آن نقشه ها را فاش کردند؟ مگر محرمانه نبود؟ بنابراین نحوه اجرای عملیات را دشمن متوجه شد و خود را برای ضربه زدن آماده کرد تا ما در این عملیات شکست بخوریم.

*عملیات کربلای 4 راهکار راهبردی پیروزی در کربلای 5 شد

رودآور: چه مدت پس از شکست در عملیات کربلای 4 رزمندگان ایرانی خود را بازساختند؟

الوندی: پس از شکست عملیات کربلای 4، رژیم بعث عراق جشن و پایکوبی به راه انداخت و تصور می کرد که سرنوشت جنگ را آنان تعیین کرده اند و ایران نه تنها در منطقه بلکه در جهان تضعیف شده  و دیگر توان جمع آوری نیرو و به خط زدن مجدد ندارد و محال است تا سال ها عملیاتی دیگر طرح ریزی کند.اما این تصور خام دشمن بود و هرگز به سرانجام نرسید، چرا که عملیات کربلای 4 راهکاری پیروزی در عملیات کربلای 5 شد.

در کوتاه ترین زمان ممکن یعنی در دو هفته عملیات کربلای 5 با آن همه بزرگی و با بررسی ابعاد مختلف طرح ریزی شد و موفقیت لشکر 19 فجر تیپ 57 حضرت ابوالفضل(ع) در منطقه ای از شلمچه در عملیات کربلای 4 با وجود موانع سخت طبیعی و یا دفاعی دشمن از جمله سیم خاردارها و میدان مین، مورد توجه فرماندهان جنگ قرار گرفت و همان هم راه اصلی رزمندگان برای شکست دشمن بعثی شد.

هرچند کربلای 4 با شکست همراه شد، اما هیچ فرمانده و ژانرال جنگی در هیچ کجای جهان تصورش را نمی کرد که ایرانیان در آن زمان کوتاه بتوانند عملیات بزرگتری طرح ریزی کنند و به پیروزی برسند، بنابراین با موفقیت رزمندگان ما در عملیات کربلای5 سرنوشت جنگ در سال 65 مشخص شد و کم کم سازمان های بین المللی بر این امر واقف شدند که عراق را به عنوان متجاوز معرفی کنند و یک وجب از این خاک پاک کشورمان به دست دشمنان نیافتاد.

نباید به راحتی از کنار مسئله نفوذ بگذریم، در خاطرات رفیق سامرایی یکی از فرمانده نیروهای اطلاعات ارتش عراق که پس از جنگ نوشتف آمده که؛ ما عراقی ها قبل از شروع حمله کربلای 4 ایرانی ها از آن عملیات آگاه بودیم، اگر آگاهی نداشتیم به طور قطع بصره اشغال می شد و بغداد هم در معرض تهدید قرار می گرفت!

*عوامل نفوذی مدام به دشمن گرا می دهند؛ روزی عملیات کربلای 4 و امروز نحوه دور زدن تحریم ها

رودآور: از نفوذی هایی برایمان بگویید که خون ملت را در شیشه کرده اند:

الوندی:  امروز برخی همانند نفوذی هایی که نقشه عملیات کربلای 4 را لو دادند، مدام به دشمنان ملت، گرا می دهند.به نظر شما چرا امروز باید درست در زمانی که دور زدن تحریم را فرا گرفته ایم، دقیق نحوه دور زدن تحریم ها از سوی برخی عوامل داخلی به دشمنان گفته شود؟ بیایند و بگویند که ما از این راه و آن راه، تحریم ها را دور زده ایم و بدین ترتیب دشمن مسیرهای دور زدن تحریم ها را را بشناسند و همان مسیرها را بر ما ببندند؟

*ضرورت شناسایی و رسواسازی نفوذی های برای ملت

متأسفانه برخی خود فروخته ها و غرب زده ها همچنان گرا می دهند و دشمنان نیز از این پالس ها علیه ملت مظلوم ما استفاده می کنند.هرچند که مسئله نفوذ و نفوذی از همان صدر اسلام تاکنون بوده و ادامه دارد، اما وعده الهی این است که در نهایت پیروزی با جبهه حق خواهد بود، با این وجود ضروری است تا نفوذی ها شناسایی و به مردم معرفی و رسوا شوند.

شجاعت رزمندگان و شهدا کجا و این تفکر این نفوذی ها کجا!

*امثال امجدها، معنای آیه شهادت را نفهمیده اند/شهدای ما آنانی اند که در اروند خروشان قطعه قطعه شدند
آیا امثال امجدهایی که خود را مثلاً استاد حوزه می دانند و "روح الله زم" را شهید می پندارند، بویی از معرفت شهدا برده اند؟ آیا همین امجدی که درس تفسیر قرآن می دهد، تفسیر حقیقی آیه شهادت را درک کرده و می داند؟ شهدا کجا واین تصورات واهی کجا!

شهدای ما مجاهدانه از جان خود گذشتند و روی آب اروند درعملیات کربلای 4 یکی یکی همچون گلبرگ های گل پر پر شدند و در سرمای طاقت فرسای روزهای عملیات درون قایق های خمپاره خورده، همچون موالایشان قطعه قطعه شدند، اما صدایی از آنان با آن همه جراحت بیرون نیامد تا مکان همرزمان خود لو نرود، آب اروند آنان را با خود برد و باز صدایی از آنان درنیامد، حالا نفوذی ها و یا افرادی همچون امجدها می آیند بی آن که معنای شهید و شهادت را درک کنند قاتلان ملت ما را شهید معرفی می کنند؟

 از غافله شهدا جا مانده ایم و امروز از حرف های امثال امجدها باید خون گریه کنیم.

*رمز پیروزی ملت حرکت در مسیر ولایت است

این افراد معنای حقیقت شهید و شهادت را نفهمیده اند، اما زمانه این گونه نمی ماند به طور قطع جبهه حق بر کفر پیروز می شود و به یاری خدا این پرچم انقلاب به دستان مبارک رهبر انقلاب به امام زمان زمان(عج) می رسد و باید ما این روزها در مسیری ولایت برایمان روشن ساخته حرکت کنیم و ولایتمداری را از شهدا بیاموزیم.

رودآور: از ولایت پذیری رزمندگان دوران دفاع مقدس برایمان هم بگویید:

الوندی: آن روزها در دوران دفاع مقدس رزمندگان ما گوش به فرمان ولایت پا در رکاب امام بودند، حتی زمانی که پس از عملیات ترخیص می شدند بسیاری به خانه هایشان باز نمی گشتند، من نیز دو سال آخر جنگ بعد از آن که امام خمینی(ره) فرمودند جبهه اهم واجبات است دیگر تا پایان جنگ به خانه بازنگشتم.

رودآور: از اینکه وقت ارزشمند خود را برای روشن شدن بخشی از زوایای عملیات کربلای 4 در اختیار این مجموعه خبری قرار دادید بسیار سپاسگذاریم.

الوندی: من نیز از شما به عنوان رسانه ای مردمی که در مسیر انقلاب برای شناساندن راه و اهداف شهدا گام برداشته اید، قدردانی می کنم و ان شاءالله به فضل الهی گوش به فرمان ولایت در مسیر شهدا ثابت قدم و استوار بمانید.

انتهای پیام/ز