آخرین اخبار

3. دى 1399 - 12:29   |   کد مطلب: 39223
رهبرم پس از آن حماسه شکوه تشییع حاج قاسم و همرزمان شهیدش در عراق و جای جای کشورمان، زمانی که بر پیکر مطهرشان نماز خواندید، تأکید داشتید که همه حاضران جملات نماز را با شما بخوانند و گفتید "من جز نیکی از آن ها به‌یاد ندارم" و مردم هم گفتند، ایشان خواندند "خداوندا تو در حالی آن ها را قبض روح کردی که در راه رضایت تو در خون خود غلتیده بودند" و مردم هم خواندند، با بغض هایتان بغض هایمان شکست و با اشک هایش به پهنه صورت اشک ریختیم و اشک ریختیم.

به گزارش خبرنگار رودآور؛ از همان کودکی زمانی که عاشورا می شد، آموختیم که هرجا خونی به ناحق ریخته شود آن جا کربلا و آن روز، روزعاشوراست، یاد علم ها و دستانی به نماد علم حضرت ابوالضل(ع) می افتادیم، یاد اربا اربا شدن قاسم(ع)، یاد گلویی بریده و بوسه های زینبی بر رگ های خون آلود آن گلو، یاد گوش های خونین و گونه نیلگون دختری سه ساله، یاد خیمه هایی به آتش کشیده شده و چادرهایی نیمه سوخته بر سر اهل بیت عصمت و طهارت، یاد انگشتری که از انگشت بیرون کشیدند و اثر سم اسبان روی پیکرهایی مطهر و آن سرهایی که به نیزه رفت و عصر عاشورا و علمی که ماند تا به دست زینب (س) بر زمین نیافتاد.
* قرن ها انتظار حسینیان برای آمدن منتقم
علم ها همچنان نسل به نسل رسیده و بر زمین نمانده است، این جوش و خروش خون حسین(ع) است در قرن های انتظار برای منتقمی که بی تردید روزی می آید این وعده الهی است، تا یکی یکی به دنبال رد خون های بر جای مانده، قلب های ناآرام ما را آرام کند.
این روزها در آستانه شهادت حاج قاسم، قرار است با آسمانیان فریاد زنیم ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، باز قلب ها به تپش افتاده، نفس ها شماره شماره می زنند،  دل ها دیگر در سینه ها جایی ندارند و بغض ها را می شکنند، بغض هایی از جنس فراق، بغض هایی چند صد ساله که هر روز باید بشکند تا شاید دلی آرام شود که نمی شود!
ای جمعه های وصال! با یاران مولایمان چه کرده ای روزی حاج قاسم با بدنی اربا اربا شده، دستانی قطع شده و انگشتری به انگشت و روزی دیگر شهید فخری زاده را به معبود وصل می کنی.قرار بر این نبود برای دیگران وسیله وصال شوی و ما را این همه در غم فراق یاران تنها بگذاری!
ای جمعه های وصال با قلب رهبرمان چه کرده ای، یادت هست آن روز شهادت که دعا کردیم خدایا جانمان را بستان و به رهبرمان ببخش تا قلب نازنینش بتواند فراق یار دیرنه اش را تاب بیاورد.
و چه زیبا به تصویر کشاند رهبر انقلاب که فرمودند: « ملت عزیز ایران! سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبه‌ شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.»
شاید ایشان می خواستند با آن جملات و واژه ها و اتصال به رفتاری حسینی، قلبشان را آرام کنند. 
* روزی که بغض فراق شکسته شد
رهبرم، آن روز پس از آن حماسه شکوه تشییع در عراق و جای جای ایران اسلامی، زمانی که بر پیکر مطهر سرداردل ها نماز خواندید، تأکید داشتید که همه حاضران همراه با صدایتان نماز را تکرار کنند و بخوانند و همه خواندند ...
با بغض هایتان بغض هایمان شکست، با اشک هایتان به پهنه صورت اشک ریختیم، حاج قاسم با دل رهبرمان چه کردی که در غم فراقت آن گونه در نماز، بغضش شکسته شد و رهبری فرمودند:  اللهم انا لا نعلم منهم الا خیرا(خداوندا من جز نیکی از آنها به‌یاد ندارم...) و مردم هم گفتند و رهبری خواندند و اللهُم اِنک توفیتهُم مُتلطخین بِدمائهم فِی سَبیل رضاک مُستشَهدین بَینَ ایدیهِم مُخلصین فِی ذلک لوَجهکَ الکَریم( خداوندا تو در حالی آنها را قبض روح کردی که در راه رضایت تو در خون خود غلتیده بودند و در برابر تو به شهادت رسیده و برای تو، ای پروردگار کریم، در این راه با اخلاص بودند) و همه اشک ریختند و اشک ریختند و اشک ریختند.
* ولایت مداری، راز عاقبت بخیری سرداردل ها
حاج قاسم اکنون می فهمم که چرا بارها تأکید داشتی و بارها قسم جلاله والله را یاد می کردی و می گفتی اگر می خواهید عاقبت به خیر شوید باید از رهبری جدا نشوید اکنون درک می کنم راز عاقبت بخیری ات در همین اتصال با ولایت بود راز رخنه کردنت در قلب های ما که نه در قلب های آزادیخواهان جهان همین مطیع امر ولایت بودنت بود و در آخر خواستی بر روی مزارت بنویسند سرباز ولایت.
انتهای پیام/ز

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان