به گزارش رودآور به نقل از خبرگزاری فارس از همدان، «مردم» از همان اوایل نهضت انقلاب اسلامی در سال 42 رکنی مهم برای رهبران انقلاب و مهمتر از همه معمار کبیر انقلاب بود. اصلی که ریشه در اسلام و قرآن داشته و همواره موفقیت و یا عدم توفیق قومی منوط به خواست و اراده آن قوم بوده و بلاشک شقاوت و سعادت با اختیار خود آنها ایجاد میشود.
مردم ایران خون دادند و شهید تقدیم کردند تا امری را به سرمنزل مقصود برسانند و البته که به لطف پروردگار رساندند؛ خونها بر زمین مقدس وطن ریخته شد تا کشور از دست پهلویون نجات یابد، بعد از آن خون 17 هزار شهید ترور و قریب به 300 هزار شهید دوران دفاع مقدس مایه استحکام انقلاب شد، چیزی که کاملا مشخص است این است که مردم انقلاب کردند، مردم خون دادند، مردم ایستادند و مردم و مردم و مردم ... .
جلوتر آمدیم مردم نسبت به مسائلی اعتراض داشتند، 88 و 96 نمود آن است، مردمی که در سال 88 طبق ادعای عدهای خودفروخته گمان به تخلف و تقلب در انتخابات ریاست جمهوری داشتند، همانها وقتی فهمیدند قضیه فقط این نیست و توطئهها پشت واژه نامأنوس تقلب خوابیده است راه خود را جدا کردند؛ مردمی نیز در سال 96 نسبت به مسائل معیشتی و اقتصادی اعتراضات به حق داشتند اما باز در جریان اغتشاشات اخیر وقتی دیدند گرانی بهانهای برای پایمال کردن اصول است، راه خود را جدا کرده و خود مقابل اغتشاشگران ایستادند.
9 دی 88 را به معنای اتم کلمه میتوان نمود ظاهری حمایت و علاقه مردم نسبت به انقلاب اسلامی دانست که امسال هم کمی بعد از 9 دی 96 به میدان آمده و آبی سردی شدند بر توطئه آتشین دشمنان خود؛ همه اینها نشان میدهد این خود مردم هستند که امری را پیگیری کرده و یا جلوی کاری را میگیرند، این همان مردمسالاری دینی است و نه دموکراسی غربی!
غرب خود را مهد دموکراسی میداند، خود را مهد آزاداندیشی میداند، بهانه هم میکند که این انسان هست که باید تشخیص دهد درست و غلط را! درست؛ انسان است، اما در مکتب آنها انسان آزادی خود را در زر و زور و شکم و شهوت تقلیل میدهد چراکه آرمان ندارد؛ هدف ندارد؛ انسانی که آزادی خود را اسلحه کشیدن دانشآموز بر روی معلم از تبار آمریکا معنا میکند، بمب شیمیایی و هستهای را روی همنوع خود در حلبچه و یا هیروشیما امتحان میکند، افغانستان و پاکستان و فلسطین و میانمار و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و ... را به خاک و خون میکشد چرا که آزاد است!!!
اما نه، این ایران است که مهد دموکراسی است البته دموکراسی که در حیطه قانون و دیانت باشد یا همان مردمسالاری دینی خودمان. مردم هرآنچه را که به صلاح خود میدانند انجام میدهند و مستقیم و غیرمستقیم هر شخصی که مسوولیتی دارد با رأی همین مردم انتخاب شده است، از رهبرش گرفته تا مابقی؛ البته رهبرشان هم با صراحت تمام میگوید «بنده مردمسالاری دینی را با تمام وجود قبول دارم و از هر شخص و دولتی که مردم انتخاب کنند حمایت میکنم».
زیاد تفصیل ندهیم، باید گفت با وجود همه مشکلات مدیریتی، اقتصادی و... در این کشور اما مردم حتی با نثار جان و خون خود، پای این انقلاب و اهدافش ایستادهاند و همواره در انتخابات، راهپیماییها و... با شرکت باشکوه خود مشتی میزنند بر دهان یاوهگویان! شکوهشان تیرهوایی هشداری است بر سه ضلع مثلث؛ خودفروختگان منافق، پولداران منطقه و مستکبرین خونخوار.
البته در پایان باید تاکید کرد، این انقلاب با تمام مشکلات در حال حرکت است و مردم هم سوار بر قطار پیشرفتش پیش میروند؛ اما در این بین پالایش و تصفیهای نیز در حال رخ دادن است و هرازچندگاهی از قماش مدعیان انقلابیگری را از قطار خود پایین میاندازند، در این حال انشاءالله مراقب کلاه خویش باشیم که از شدت سرعت قطار انقلاب، با باد همراه نشود! شما نیز به فکر خود باشید! این انقلاب طی مسیر میکند سعادت همراه بودن با آن است و شقاوت در پیاده شدن در ایستگاههای فتنه و آشوب و ....
انتهای پیام/