به گزارش خبرنگار رودآور؛ درست ساعت 10:30 صبح هفدهم خرداد سال 96 بود که نخستین حمله داعش به خاک ایران اتفاق افتاد و عوامل داعش در دو اقدام تروریستی جداگانه ساختمان مجلس شورای اسلامی و حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار دادند و 17 نفر در آن دو حادثه شهید شدند.

و اما آن روزها همه از فداکاری شهدای این حادثه تروریستی به ویژه شهید جواد تیموری، یاد می کردند و امروز نیز بر آن شدیم تا یاد و خاطره این شهید تویسرکانی را گرامی بداریم.

شهید تیموری در آخرین پست اینستاگرامی خود نوشته بود؛ « کلنا ابناءک یا حیدر /به نام عشق به نام، به نام مدافعان حرم، به نام امام مدافعان حرم، اگر که قسمت من نیست تا حرم بروم، بخوان مرا تو غلام مدافعان حرم، من و تو ایم که از روزگار بیزاریم، جهان خوش است به کام مدافعان حرم، میان کل جهان در نقابل داعش، زبانزد است قیام مدافعان حرم، فدای غیرت و مردانگی این مردان، فدای لفط و مرام مدافعان حرم، خود حسین و ابوالفضل بده می ریزند، به نام خویش به جان مدافعان حرم، کلنا عباسک یا زینب(س)»

شاید در آن لحظه که شهید تیموری آخرین پست اینستاگرام خود را منتشر می کرد، دلش شکسته و خدا این دل مداح اهل بیت(ع) را به ارباب بی کفن خود وصل کرده بود که چند روز بعد به فیض شهادت نائل شد.

در آن روزها، از نمایندگان مجلس گرفته تا محسن رضایی و دیگر مقامات مسئول هر کدام به نحوی با خانواده این شهدا به ویژه شهید جواد تیموری ابراز همداری کردند تا جایی که محمدرضا تابش نماینده مردم اردکان در مجلس شورای اسلامی با انتشار مطلبی در  صفحه اینستاگرامش نوشته بود که ؛ «در بیمارستان با مجروحان فاجعه تروریستی دیروز (چهارشنبه 17خرداد) که صحبت می‌کردیم از رشادت شهید تیموری با افتخار یاد می‌کردند، همکاران مجروحش در بیمارستان به ما گفتند که ترویست‌ها در برابر ایستادگی و مقاومت این پاسدار شهید، ده‌ها تیر بر پیکرش شلیک کردند تا به شهادت رسید.

مقاومت او مانع از ورود تروریست‌ها به سالن منتهی به صحن مجلس شورای اسلامی شد...، به خانه این شهید رفتیم و به خانواده صبور و مقاومش تسلیت گفتیم، عموی شهید تیموری گفت: جواد 24 سال داشت و دیروز اولین سالگرد عقدش بود، پدر شهید گفت برادر جواد هم در 18 سالگی در عملیات مرصاد به شهادت رسیده مقاومت خانواده شهدا ستودنی است، صلی‌الله علیک یا اباعبدالله.»

و حال پدر شهید از فرزندش با ما سخن می گوید.

*پسرم همزمان با سالروز عقدش به شهادت رسید/دو فرزندم از ناحیه صورت مورد اصابت قرار گرفته و شهید شدند

پدر شهید تیموری در گفت و گو با خبرنگار رودآور؛ گفت: جواد من متولد 70 بود و 26 سال بیشتر از عمرش سپری نشده بود، برادر بزرگترش هم به نام محمدرضا در عملیات مرصاد در درگیری با منافقین به شهادت رسید، شهادتشان به نوعی شبیه به هم است و هر دو از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله مستقیم قرار گرفتند.

*من و همه فرزندان فدای انقلاب و رهبر/همچنان در رکابیم

وی اظهار کرد: من به جز این دو شهید بزرگوار 6 فرزند دیگر دارم، چهار پسر و دو دختر، خودم به همراه همه فرزندانم فدای انقلاب، ما همچنان در رکابیم و جانمان را فدای انقلاب می کنیم و دشمن بداند که اشتباه می کند و در سرش خیال خام دارد که با این گونه حملات ناجوانمردانه و اقدامات تروریستی می تواند ما ار زمین گیر کند، در حالی که به یاری خدا هرگز نمی تواند، چرا که ما و فرزندان ما همچنان در راه انقلاب و رهبرمان ایستاده ایم.

*در ابتدا به ما گفتند جواد مجروح شده نه شهید

پدر شهید محافظ مجلس از لحظه مطلع شدن از شهادت جواد هم می گوید، آنجا که در منزل خود نشسته و از طریق تلویزیون متوجه حمله تروریستی به مجلس مطلع شد، آشوبی در دلش به پا می شود و به هر طریقی شده می خواهد از مجلس، مجروحان و شهدا مطلع شود، چرا که صبح که جوادش می رفت و با او خداحافظی می کرد، انتظار شنیدن چنین خبری را نداشت، تا آن که از طریق یکی از دوستان جواد مطلع می شوند جواد سالم است، بعد که تلویزیون و شبکه های اجتماعی در فضای مجازی خبر از شهادت می دهند، دوستان جواد به پدر می گویند نگران نباشد و فرزندش مجروح شده و در بیمارستان بقیه الله است.

پرسان پرسان به بیمارستان بقیه الله می روند در آنجا او و خانواده اش را به بیمارستان سینا هدایت می کنند.

پدر شهید پاسدار مجلس گفت: مسئول بیمارستان سینا تا مرا می بیند سرش را پایین می اندازد و بغض گلویش را می گیرد، از او درباره جواد می پرسم، کمی بلندتر، جواد من کجاست؟ شهید شده؟ و او با سر اشاره می کند و می گوید که به شهادت رسیده و پیکر مطهرش در بیمارستان بقیه الله است، به آن بیمارستان باز می گردیم و در سردخانه او ار می بینم، همانند برادر بزرگترش از ناحیه صورت زخمی شده و به شهادت رسیده بود.

*پسرم عاشق دفاع از حرم الله بود و ذاکر حضرت رقیه(س)/در آخر شهادت در ایران نصیبش شد

حالا دیگر بغض پدر شهید پاسدار مجلس هم می ترکد و با گریه ادامه می دهد: جواد من بارها و بارها حرف از رفتن به سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب(س) را می زد و بسیار دوست داشت به عنوان مدافع حرم به ارباش خدمت کند، اما نمی دانست که در آخر شهادت در همین ایران نصیبش می شود.

*جواد من کمک حال محرومان بود

وی عنوان کرد: جواد شهیدم در طول عمرش یک لحظه کاری انجام نداد تا من و یا مادرش را برنجاند، هر ساله پنج روز اول ماه صفر را روزه می گرفت و حتی ذاکر اهل بیت(ع) بود و بیشتر برای حضرت رقیه(س) مداحی می کرد.

پدر شهید محافظ مجلس افزود: گرچه حقوق بالایی نداشت، اما با همین حقوق هم حامی تعدادی از خانواده های نیازمندی که سرپرست خانواده کسب وکار مناسبی نداشت، می شد و به آنان در خرج و مخارج زندگیشان کمک می کرد.

*نان و سفره حلال می شود زمینه ساز تربیت فرزندانی سالم

زمانی که از پدر شهید درباره نحوه چگونگی تربیت فرزندانش می پرسم، می گوید: من با عرق کارگری رزق و روزی خود را طلب می کردم و نان حلال بر سر سفره آوردم، هیچ چیزی به اندازه لقمه حلال نمی تواند در تربیت فرزندان اثربخش باشد.

روحش شاد و رواهش پر رهرو باد...

زنگنه

انتهای پیام/ز