آخرین اخبار

7. آذر 1394 - 10:06   |   کد مطلب: 20491
هنرمند تویسرکانی گفت: عاشق آن هستم که زوم دوربینم به سمت "بین الحرمین"، این مرکز ثقل دلدادگی میلیون ها زائر حسینی در اربعین باشد و تنها یک یک مسیر بر دلم حک شود.

به گزارش خبرنگار رودآور، این روزها شهرهای مرزی کشورمان و بسیاری دیگر از شهرهای ایران و عراق نقطه زوم چشمان خود را به بین الحرمین گره زده اند، اربعین نزدیک است، نبض ها تندتر می زند، قلب ها تندتر می تپد، گام ها استوار و بلندتر برداشته می شود، باید رفت، نمی توان ماند و امان از دل هایی که این روزها بی قرار بین الحرمین هستند.

و اربعین سید و سالار شهیدان امام حسین(ع) و 72 تن از یاران با وفایشان نزدیک است، خیلی ها برای ثبت به یاد ماندنی های اربعین در تاریخ با پاهای پیاده مسیرهای حرکت را طی می کنند تا از موکب ها، مرز عبور تا کربلا و توزیع نذری ها و ایستگاه عکس بگیرند تا شاید ذره ای از دلدادگی های محبان آله الله را در قاب دوربین خود جای دهند.

و اما عده ای نیز هستند که در آرزوی قدم گذاشتن در مسیر سبز بهشت حسینی به سر می برند و می گویند دعوتنامه ما فعلا امضاء نشده است اما نمی توانیم آرزوی زیارت بارگاه مطهر امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل عباس (ع) را نداشته باشیم.

«مصطفی اسدبیگی» عکاس جوان تویسرکانی است که بسیار شور و شوق رفتن به کربلا دارد اما شرایط رفتن در اربعین امسال برایش مهیا نشده است.

وی در گفت و گو با خبرنگار رودآور، از دلدادگی خود به سالار شهیدان می گوید و آرزوی آن دارد تا روزی در اربعین، بین الحرمین را به تصویر بکشد.

اسدبیگی جوانی 22 ساله تویسرکانی که در حال حاضر در رشته حسابداری در مقطع کارشناسی مشغول تحصیل است، عنوان کرد: دو سال پیش به طور اتفاقی برای وبلاگ خودعکس دانلود می کردم تا اینکه با یکی از سایت های ویژه عکاسان آشنا شدم، تصاویر خود را بر رو سایت مربوطه منتشر کردم و عکسان بسیاری نواقص عکس مرا گرفتند.

وی افزود: کم کم تعداد روزهای که به دنبال عکاسی رفتم بیشتر شد و با عضویت در انجمن سینمای جوانان تویسرکان، از دوره آموزشی نیز بهره مند شدم.

این عکاس جوان تویسرکانی اظهار کرد: در این دو سال با تلفن همراه خودعکس می گرفتم و تنها 6 ماهی است که با کمک و تشویق پدرم دوربین حرفه ای خریده و از آن برای ثبت لحظات ناب استفاده می کنم.

به اینجا که می رسد چشمانش برق خاصی می زند، صدایش بلندتر و ریتم صحبت هایش تندتر می شود و با آب و تاب بیشتری از حس خود به هنر عکاسی می گوید و ادامه داد: بسیاری از روزها که برای گرفتن عکس به ویژه در هنگام غروب سری به کوچه باغ ها و محلات تویسرکان میزنم، بودند و هستند افرادی که می گویند، این همه برای گرفتن عکس خودت را به زحمت می اندازی چه فایده دارد؟، اما آنان شاید نمی دانند که در دل من چه غوغایی برای عکس گرفتن است، زمانی که دوربین به دست می گیرم  و مشغول به عکاسی هستم، اصلا به چیز دیگری فکر نمی کنم، زمان از دستم می رود و نمی دانم چه وقت غروب می شود.

وی می افزاید: اوایل از هر صحنه تعداد بسیاری عکس می گرفتم اما اکنون حرفه ای تر شدم و تنها با فکر سوژه های خودم را انتخاب می کنم.

عکاس جوانی تویسرکانی ادامه می دهد: گویا همه صحنه ها در ذهن من از دریچه دوربین است، از خیابان، کوچه و صحرا که می گذرم گاه گاهی پیش آمده که وسیله عکاسی همراهم نیست و می گویم اگر دوربین بود این صحنه را هم به تصویر می کشیدم و گاها هم به دلیل از دست دادن بعضی صحنه ها و سوژه های عکاسی حسرت خورده ام.

اسدبیگی می گوید: از صحنه هایی که هنوز حسرت از دست دادن آن را می کشم، می توان به حضور پیرمردی در خیابان حافظ تویسرکان در کنار چراغ قرمز و در یک روز سرد زمستانی اشاره کرد، صحنه ای که گرمای نان سنکگ پیرمرد در مه صبحگاهی همانند غباری از ابرهای کوچک تلفیق شده بود، پیرمردی که به سختی راه می رفت و تنها یک نان سنگک در دستان لرزانش مشاهده می شد.

وی افزود: برایم از دست دادن صحنه ای در مسیر جوکار به تویسرکان که در آن فردی کوله پشتی بر روی شانه انداخته و در ذیل تابلویی که مسیر تویسرکان را نشان می داد، آهسته حرکت می کرد و هماهانگی آن با انتهای طولانی جاده و انتظار فرد برای آنکه شاید خودرویی عبوری او را سوار کند، هم سخت بود.

جوان هنرمند تویسرکانی ادامه می دهد: شاید برخی ها گمان کنند که باید دوربین حرفه ای داشته باشند تا عکاس حرفه ای شوند، ولی این گونه نیست با همین گوشی های به نسبت ساده هم می توان هنر عکاسی خود را نشان داد.

اسدبیگی از آقای وفایی مسئول انجمن سینمای جوانان تویسرکان نیز قدردانی کرد و افزود: عکس گرفتن های من هدفمند شده است اما تاکنون سعی نکرده ام تا در جشنواره ای شرکت کنم، چرا که معتقدم تا عکاس حرفه ای شوم راه طولانی در پیش است و هر لحظه نیاز به آموزش و کسب تجربه های بیشتر دارم.

وی عنوان کرد: تنها برای یک بار و آن هم در مسابقه عکس از شهدای گمنام تویسرکان حضور یافتم که در آن رتبه اول را به دست آوردم.

اسدبیگی افزود: امروز هفتم آذرماه، قرار است همزمان با روز تولدم نمایشگاه عکسی با عنوان پلک که مجموعه ای از عکس های گرفته شده ام است، افتتاح شود.

اسدبیگی در ادامه از خود و آرزوهای خود در عکاسی می گوید، از سختی های عکاسی در برخی مواقع، کف جاده نشستن و رفتن در آب سرد رودخانه، از به صحنه کشیدن عاشورا، تاسوعا و محرم، از سینه زنی ها و نذری دادن های کودکان و مادران.

وی آهی می کشد و با حسرت بیان کرد: ای کاش امسال اربعین در کربلا بودم و می توانستم حضور بیشمار دلدادگان حسینی را شاید در قاب دوربینم به تصویر بکشم.

وی در پاسخ به اینکه چرا امسال اربعین را نمی تواند در کربلا باشد، عنوان کرد: به دلیل آنکه دانشجو هستم و نیز سربازی نرفته ام، باید برای خروج از کشور وثیقه ای پرداخت کنم که در حال حاضر توان پرداخت آن را ندارم.

و این آرزوی عکاس جوان تویسرکانی است تا دوربین خود را در مرکز ثقل عشق یعنی در بین الحرمین زوم کند.

گزیده ای از تصاویر عکاس جوان تویسرکانی

انتهای پیام/

ایمیل: roodavar1@gmail.com سامانه پیامکی رودآور ۳۰۰۰۸۸۳۳۰۰۰۰۶۱

دیدگاه شما

صندوق خیریه
همدان پرس
آب و هوای تویسرکان